سیانور
قصه سیانور در دهه ۵۰ میگذرد و محور اصلی آن زندگی عاشقانه یک زوج است که در آن دوره زمانی به تصویر کشیده میشود. این فیلم به بخشهایی از زندگی مجید شریف واقفی نیز میپردازد.
پایان یک سکوت طولانی! امیر و هما پس از مدتی یکدیگر را مییابند در حالیکه یک انتخاب بیشتر ندارند؛ سیانور یا زندگی! و آنها زندگی را انتخاب میکنند.
سیانور فیلمی متعهد به مستندات تاریخی است و سعی کرده از منظری منصف به برهۀ بروز انحراف، انشقاق و در نهایت تصفیههای درونی سازمان مجاهدین خلق بپردازد. هرچند انتقاد درست اما سطحی کارگردان از سازمان، نیز اشاره نکردن به تأثیر مجاهدین بر اعضایش، ضعفی در این روایت محسوب میشود. شخصیت ناتوان «وحید افراخته» شاهدی بر این مدعاست. سیانور با استفاده از درونمایۀ ملودرام از عهدۀ روایت ژانر پلیسی برآمده _ ژانری که به خودی خود ژانر ارزشمندی نیست. ظاهراً شعیبی در خلق شخصیت جدید ناکام بوده. چون غالب شخصیتهای فیلم شباهتی نزدیک به نقشهای قبلیشان دارند. به این مورد باید نابلدی شخصیت «امیرفخرا» در نقش یک پلیس را افزود، که حاکی از نقص در بازیگیری است. صحنههای مثلاً عاشقانۀ (رومانتیک) فیلم چندان خوش نمیدرخشد، و تا جایی پیش میرود که در رویکردی روشنفکرمآبانه «هما» و «امیرفخرا» را سوار بر موتورسیکلت میبینیم. این رویکرد، شاید به بهانۀ واقعنمایی، کم و بیش بر صحنههای سیانور غلبه دارد. چنانچه از روند فیلم برمیآید کارگردان دست تدوینگر را در روایت بسته است. گیجکنندگی برخی برگشتها (فلشبکها) احتمال این اتفاق را بالاتر میبرد. خردهای حاشیهای که بر سیانور میتوان گرفت خلاصۀ ارائهشده از فیلم است. در این خلاصه گفته شده که امیر و هما میان سیانور و زندگی، زندگی را انتخاب میکنند! در حالی که عملاً چنین اتفاقی نمیافتد.
آنچه سیانور در آن موفق بوده نمایش روند تغییر افراد است. در برابر این تغییرات، ثبات قدم شخصیتهای مبارز فیلم نیز قابل توجه است. تعهد کارگردان به تاریخ مکتوب نیز از ویژگیهای این فیلم است. موضوعی که بر تمام سیانور سایه انداخته مرگ است. این موضوع بهشایستگی بر واکنشهای اشخاص مؤثر نشان داده شده. میبینیم که این نوعِ مواجهۀ آدمها با مرگ است که صف آنها را از هم جدا میکند.
گرچه فیلم در مقام ایده پرکشش و جسورانه است، در نگاه فیلمنامهای نواقصی دارد. شخصیتپردازی نمامتناسب، بیش از حد گزارشی بودن فیلم و نیز استفاده از زاویۀ دید ناهمگون با روایت (دانای کل) از این قبیل است. سیانور از قوت گفتوگوها (دیالوگ) و میزانسن بهدرستی بهرهمند شده. نمیتوان از کنار ظرافت هنرمندانه در طراحی صحنههای داخلی و محیطی، نیز موسیقی متن مناسب فیلم بیتحسین گذشت. این هنرنمایی کارکردی نشانهشناسانه را برای فیلم فراهم ساخته که، در کنار جذابیتهای بصری، به پیشرفت نمایشی (دراماتیک) سیانور کمک شایانی کرده.